به گزارش مشرق، بدون شک کسب عنوان سوم در آسیا آن هم توسط تیمی که قهرمان المپیک شده نمیتواند چندان خوشایند باشد، اما بیانصافی است که به جای ارائه راهکار و نقد سازنده پتک تخریب را در دست گرفته و بنای باشکوه کشتی فرنگی را تخریب کنیم.
این روزها منتقدان البته نه به قصد نقد و انتقاد سازنده بلکه با چاشنی تخریب اسب خود را زین کردهاند و بر بدن تازه جان گرفته کشتی فرنگی میتازند. همین دوستان باید به یاد آورند روزی را که تیم ملی کشتی فرنگی با 3 طلای ناب، قهرمان المپیک لندن لقب گرفت، روزی که غرور ملی در ما ایرانیان دوباره زنده شد، اما حالا چه شده محمد بنا به مربیای بیدانش تبدیل شده است؟
همین منتقدان امروز که بیمحابا با پتک تخریب به کشتی فرنگی و محمد بنا میکوبند باید آن روزها که سرمست از موفقیت تاریخی کشتی فرنگی در المپیک لندن سر بر آسمان میسائیدند را به یاد آورند تا اینچنین دست به تخریب بنای باشکوه کشتی فرنگی نزنند.
همه میدانیم معمار برای انجام کارهایش نیاز به یکسری ابزار دارد که اگر بخواهیم منصفانه به آن نگاه کنیم ابزاری که بنا با آن گام به میدان آسیایی گذاشت عصای دستش نبود. از طرفی تخریب بنای کشتی فرنگی در این زمان حساس که فرصت زیادی تا بازیهای آسیایی و مسابقات جهانی باقی نمانده است، نمیتواند چندان منطقی و قابل قبول باشد؛ پس بهتر است اجازه دهیم در این فرصت کوتاه، بنا کارش را انجام دهد و سپس دست به انتقاد و تخریب بزنیم.
اگر کمی و تنها کمی، منصف باشیم میبینیم که بیشتر کشتیگیرانی که بنا با خود به قزاقستان برد، به تازگی از تیم جوانان جدا شدهاند و حتی به قولی اولین سفر خارجیشان را تجربه کردند. پس چندان قابل قبول نیست از این تیم توقع بالایی داشته باشیم.
به نظر میرسد محمد بنا از هماکنون برای ساخت یک تیم جدید برای بازیهای المپیک ریو دست به رنسانس زده است به طوریکه با نگاهی گذرا به ترکیب تیم اعزامی به قهرمانی آسیا میبینم که تنها 2 کشتیگیر از 8 فرنگیکار اعزامی تجربه حضور در چنین مسابقاتی را داشتهاند که خود بهترین دلیل بر این مدعاست.
از طرفی کشتیگیرانی نظیر کریمی، طاهری و قادریان به تازگی به رده سنی بزرگسالان اضافه شدهاند و حتی طاهری امسال هم میتواند در رده سنی جوانان کشتی بگیرد.
شاید بتوان نتایج و عملکرد فرنگیکاران در قهرمانی آسیا را به نوعی، زنگ خطر برای کشتی فرنگی دانست، اما همه ما به خوبی میدانیم که محمد بنا بیش از هر کس به کارش آشناست و خوب میداند که زمان نتیجهگیری چه زمانی است و همانطور که بعد از مسابقات اعلام کرد تیم واقعی را در مسابقات جهانی ببینید.
نفراتی که در این رقابتها به میدان رفتند به جز حاجیپور و عبدولی برای نخستین بار حضور در چنین میدانی را تجربه میکردند که نباید انتظار زیادی از آنها داشت.
حاجیپور که در سالهای گذشته هم به قهرمانی آسیا اعزام شده بود، در این دوره بسیار ضعیف کار کرد. در حالی که انتظار میرفت وی این بار در قهرمانی آسیا در قزاقستان در وزن جدید جبران مافات کند، اما باز هم همه را ناامید کرد تا خلأ یک جانشین خوب برای سوریان همچنان احساس شود.
در 66 کیلو هم رامین طاهری در حالی به میدان رفت که همچنان کشتیگیر رده جوانان به حساب میآید. وی عملکرد نسبتاً قابل قبولی داشت و تا دیدار ردهبندی هم پیش رفت، اما برای کسب مدال برنز حریف قهرمان کرهای جهان نشد و به پنجمی بسنده کرد، اما به طور حتم در آینده از این کشتیگیر بیشتر خواهیم شنید.
در وزن 71 کیلوگرم محمد کریمی جوان، دوبنده تیم ملی را به تن کرد که برای اولین بار در یک میدان رسمی دوبنده تیم ملی را به تن میکرد، اما با این حال با توجه به کسب مدال برنز در تورنمنت مجارستان انتظار میرفت در این مسابقات عملکرد بهتری داشته باشد و حداقل یکی دو مرحله پیش برود، اما در همان مسابقه اول مغلوب کشتیگیر قرقیز شد و حذف شد.
سعید عبدولی هم در 75 کیلو با دو کشتی به مدال برنز دست یافت و نمیتوان از این کشتیگیر زیاد خرده گرفت چون در یک وزن بالاتر به میدان رفته بود و مغلوب قهرمان کرهای جهان و المپیک شد.
یوسف قادریان در 80 کیلو در حالی به مدال نقره دست یافت که تا سال قبل در جوانان کشتی میگرفت و اولین تجربه خود در رده سنی بزرگسالان را تجربه میکرد. هرچند قادریان عملکرد ضعیفی در دیدار فینال داشت، اما به نظر میرسد محمد بنا با دید خاص خودش به مهرهای قابل اعتماد در این وزن دست یافته است.
در وزن 85 کیلوگرم اگر نعمتپور و اخلاقی را نفرات اول و دوم این وزن بدانیم کریمفر نفر سوم به حساب میآید که نخستین تجربه برون مرزی خود را تجربه میکرد. هر چند انتظار از کریمفر بالاتر از نتیجه کسب شده بود، اما کسب مدال برنز هم در نخستین تجربه چندان خالی از لطف نیست.
در 98 کیلو هم علیاری برای نخستین بار از ایران خارج میشد و در اولین تجربهاش هر چند شایستگی حضور در فینال و حداقل کسب مدال نقره را داشت، اما با بیتجربگی در ثانیههای پایانی مغلوب حریف ژاپنی شد و به راحتی فینال را از دست داد، اما مدال برنز هم برای این کشتیگیر نمیتواند نتیجه چندان غیرقابل قبولی باشد.
بدون شک درخشش مهدیزاده در سنگینوزن بهترین دستاورد کشتی فرنگی در مسابقات قهرمانی آسیا بود به خصوص وقتی میبینیم مهدیزاده مقابل کشتیگیران نامداری که عناوین مختلف آسیا را در اختیار داشتند به پیروزی رسیده است. این کشتیگیر میتواند انگیزه بشیر باباجانزاده را که پیش از این و با توجه به خارج شدن علیاکبری از رده مدعیان خود را یکه و تنهاترین مدعی میدید، بیشتر کند.
تیم محمد بنا در رقابتهای قهرمانی آسیا عملکرد خوبی نداشت، اما باید به این تیم فرصت داد چون این تیم، تیم اول کشتی فرنگی نیست که از ناکامیاش نگران شویم. بدون شک میدان آسیایی نمیتواند محک خوبی برای ارزیابی عملکرد یک تیم باشد و نیاز به زمان بیشتری دارد. در سال 2010 هم که تیم ملی کشتی فرنگی با هدایت محمد بنا چهارم آسیا شد و ضعیفترین نتیجه تاریخ این رشته (البته در دهه اخیر و بعد از رنسانس محمد بنا) رقم خورد، انتقادات زیادی به عملکرد این مربی کاربلد شد و حتی منتقدان کار را تا جایی پیش بردند که خواستار تغییر در راس کادر فنی شدند، اما چندی طول نکشید که تیم بنا با قهرمانی در المپیک پاسخ محکمی به انتقادات غیرسازنده داد.
شاید محمد بنا هم میتوانست مانند کشتی آزاد چند کشتیگیر نامدار خود را راهی آسیایی کند تا با قهرمانی در آسیا با این همه انتقاد مخرب روبهرو نشود، اما فکر آینده را کرد؛ آیندهای که در المپیک ریو رقم خواهد خورد؛ ریویی که میتواند لندنی دیگر برای ورزش ایران و کشتی باشد.
باید به بنا و همکارانش فرصت داد تا در رقابتهای آینده شانس خود را امتحان کنند، چون کشتی فرنگی این روزها بیش از هر چیز به اعتماد نیاز دارد. پس اجازه دهیم بنا افکار خود را در این مدت کوتاه پیاده کند تا تیمش را دوباره به سقف افتخارات جهان برساند چون میدانیم که میتواند؛ بنا ثابت کرده که میداند و میتواند.